نهانخانه ی دل
نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 26 / 3 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

من غزلها می سرودم، تا به خوبیها رسم

آمدم تا بر سرای خودستاییها رسم

در میان بزم خوبان، غم نصیب جان ماست

با غم خود میروم بر بزم شادیها رسم

باقی از روی تو بودم، باقی رویای تو

از جهان پر می کشم تا سوی فانیها رسم

کاش می مردم نمیگفتی حروفی از جفا

راه مجنون میگرفتم، تا به لیلیها رسم

یکّه و تنها و مهجور و غریب و بی نوا

بر خرابات آمدم تا پای صوفیها رسم

شاپرک وارم به گرد شمع هجرت در گداز

بال سوزد تا به حسرتگاه ماهیها رسم

در گرفتاریّ زلفت، جایگاهم خاک شد

با هواخواهی چشمت، بر هوائیها رسم

ساده بود آن بار اول، دیدن رخسار ماه

بر رخ مهتاب ماندم، تا به سختیها رسم

غمگساریّ نگاهت، سحر مادام من است

رهنمون از عرش کردی، سوی خاکیها رسم...

 

میم و حا...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.