نهانخانه ی دل
نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 10 / 2 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

سلام دوستان

بعضی وقتا فکرایی میاد تو سرمونا...!

دیدین؟

جمعه عصر،بعد از یه روز جذاب و شیرین، به این فکر افتادم که اگه مدیریت زمان این عالم دست من بود چی می شد و چه کارها که نمی شد انجام بدم...

اول از جمعه بگم...

جاتون خالی، با برو بچ رفتیم کوهسار. پارک کوهسار که بالای شهران قرار داره...

نمیدونین وقتی به آلاچیق خاطره انگیز خودم رسیدم، چه احساس سرشاری بهم دست داد...

یاد داری کوهسار عشق را...

داشتم فکر می کردم که با داشتن مدیریت زمان، چه فرصتهای بی نهایتی که نصیبم نمی شد...

به یاد حرف بزرگی افتادم که می گفت:

" اگر زمان در دستان من بود، لحظات اندک با یار بودن را چنان به درازا می کشاندم که اندک فرصتی برای بی کسیم باقی نماند..."

و هر کدوم از ما که با افکار مختلفمون، از این فرصت مدیریت زمان، به طرق مختلف استفاده می کنیم...

به هر حال، این موضوع امکان پذیر نیست...

نمیشه آقا جان، نمی شه... ولی اگر می شد چی می شد...

اینم چند تا عکس از جایی که رفتم...

 

 

 

یاد باد آن روزگاران یاد باد...

میم و حا...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.