نهانخانه ی دل
نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 6 / 2 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

وقت آن کس خوش که شوری ریخت در اوقات ما

آتشی زد بر حصیر کهنۀ طاعات ما 

عیسی یی از عرش آمد  سمت دلتنگان خاک

موسی یی از طور آمد جانب میقات ما 

یاد آن صبحی که تیغ مرتضی در رقص بود

نغمۀ توحید برمی خاست از رایات ما 

گرچه بودی مهر و علم و حلم، قوت عاشقان

گرچه بودی عشق و درد و سوز، سور و سات ما، 

فصل هی هی ها و هاهاها و هوهوها رسید

فصل غفلت ها و هی ها گفتن و هیهات ما 

"شکر نعمت های تو چندان که نعمت های تو

عذر تقصیرات ما چندان که تقصیرات ما"

شطحی از عشق الیقین در قالب جانم بریز

نیست نوری از یقین در صورت آیات ما

عطر حوّل حالنایی نو به دل هامان ببار!

درد  ما را تازه کن یا قاضی الحاجات ما! 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.