نهانخانه ی دل
نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 2 / 12 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

سلام

شعر جدید، بعد از  زیارت امام هشتم...

 

سینه ی شبزده خورشیدنشان شد آرام

شب شد و در حرم و گریه کنان، شد آرام

 

چون شقایق به بر نرگس سرمست آمد

"چشم نرگس به شقایق نگران" شد آرام

 

صحن بود و قدمی پشت قدمها بی تاب

آتش خرمن غمهای نهان، شد آرام

 

صحن بود و همه ی صحنه ی تنهاییها

نوبت حرف دل دلشدگان شد آرام

 

نوبت زمزمه ی قلب پریشان آمد

سرعت لرزش قلب و ضربان شد آرام

 

پای در صحن گهرشاد نهاد و افتاد

خیره بر خاطره های گذران شد آرام

 

جگرش سوخت و بر پنجره فولاد رسید

التهاب دل پر سوختگان، شد آرام

 

عاقبت پنجه بدان روضه ی رضوان زد و بعد...

خاک آن کوی شد و پرسه زنان شد آرام...

میم و حا...

 



نظرات شما عزیزان:

دریا
ساعت11:17---3 اسفند 1389
با این شعرت گریه کردم زیارت قبول

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.