نهانخانه ی دل
نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 2 / 11 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

سلام

شعر جدید تقدیم به همتون...

 

ای کاش که پروانه شدن را بتوانم

تا محرم این خانه شدن را بتوانم...

یا ساقی میخانه شدن را بتوانم؛

یا همدم پیمانه شدن را بتوانم

--

فریاد! چه قلبیست، چه قلب نگرانی...

فریاد! چرا مرغ سرای دگرانی؟

فریاد! دل و یاد تو و بار گرانی...

ای کاش که بیگانه شدن را بتوانم

--

من مانده ام و خاطره و تارک مویی

من مانده ام و حافظ و افسانه ی رویی

من مانده ام و نام خوش یار نکویی

ای کاش به مو، شانه شدن را بتوانم

--

ای کاش سکوتم دل او را به کف آرد

یا گوهر چشمش به میان صدف آرد

یا تار و سه تار و نی و سنتور و دف آرد

تا مطرب و دیوانه شدن را بتوانم

--

ای کاش دی و بهمن و اسفند نمی شد

لب از شعف روی تو، لبخند، نمی شد

ای کاش که دل بر دل تو، بند نمی شد

تا ساکن ویرانه شدن را بتوانم

--

اشک است و من و ماهی و مهتاب، خدایا!

شام است و من و سینه ی بی تاب، خدایا!

مستی و من و باده ی نا یاب، خدایا!

ای کاش که افسانه شدن را بتوانم

--

ای کاش که دیدار میسر شود و بعد..

این لذت دیدار، به آن، در شود و بعد...

ماه شب گیسوی تو ساغر شود و بعد...

خاک ره جانانه شدن را بتوانم...

میم و حا...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.