سلام دوستان
به مناسبت رسیدن ماه آذر و تداعی شدن خاطرات زیاد، شعر جدیدمو تقدیمتون می کنم...
این رایحه ی خوش که به هر خانه و هر سوست
از جنبش صد سلسله و پیچش گیسوست
-
هر گوشه نظر می کنم از آینه ی دل
بر دیده همه منظره ها، منظره ی اوست
-
شد آذر و یک عمر غم دوری دلدار
آه از دل بی یار من و خاطره ی دوست
-
شد آذر و شد تازه جراحات جدایی
صد زخم که بر تارک دل، از لب ابروست
-
شد آذر و آذر به وجودم زده دلدار
هر زخم که از دوست به دل آمده، نیکوست
-
شد آذر و افزون شده بی تابی فرهاد
فرهاد که در حسرت شیرین به دل کوست
-
شد آذر و گلبانگ سفر باز به گوش است
شد آذر و ذکر لب هر آینه، یا هوست...
میم و حا...
نظرات شما عزیزان: