نهانخانه ی دل
نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 2 / 6 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

سلام دوستان

سیزدهمین روز از ماه بخشش خداوند رو داریم تجربه می کنیم.

کاش به برکت نزدیک شدن به نیمه ی ماه خدا و نشستن سر سفره ی شادی امیر المومنین و حضرت فاطمه و قدوم مبارک امام مجتبی، بتونیم گرد و خاک پر از گناه آیینه ی دلمونو پاک کنیم و با قلبی زلال به استقبال شبهای قدر و تقدیر خدا بریم...

امروز هم شعر جدیدمو براتون قرار می دم و امیدوارم خوشتون بیاد...

 

اشکی که ز گوشه ی دو چشمی جاریست

از حسرت دوری از رخ دلداریست

{}

بر هر چه که بنگرد، چه شام و چه سحر

ردّی ز رخ و زلف و نگاه یاریست

{}

امّید وصال و دیدگان، چون رویا

اما غم و درد دوریت، بیداریست

{}

بنگر به دل ما و صدای باران

یک سال تمام، کار ما، غمخواریست

{}

گر قسمت ما، دور شدن از بر توست

ماندن به جهان گذران، بی کاریست

{}

منصور چه خوش ترک جهان کرد و رسید

این سر به امید چشم و زلف و داریست

{}

در خانه ی خاک هم به یادش هستم

بر سنگ لحد، تابلوی رخساریست

{}

بر سنگ نویسید همیشه تنها

این! رفته به جام باده و خمّاریست

{}

بر سنگ نویسید هنوز از داغی

در سوز و گداز و اشک و آه و زاریست

{}

چنگی که به خاک می زند، بی تابیست

پایی که به خاک می کشد، ناچاریست...

 

میم و حا...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.